إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  •  در این یادداشت کوتاه قبل از هر چیزی می‌خواهم به اجمال موقعیت جغرافیایی شهرستان سردشت اشاره کنم و سپس ضمن بازگویی واقعه‌ی شیمیایی سردشت، ریشه‌‌‌های جنگ و صلح را به طور مختصر و مفید مورد تحلیل و بررسی قرار دهم. 

      شهرستان مرزی سردشت جنوبی‌ترین شهر استان آذربایجان غربی بوده و در نقطه‌ی صفر مرزی قرار دارد. در حالی که کوهستان‌‌‌‌‌های قندیل در شمال غربی آن قرار گرفته‌اند.

  • در آخرین یکشنبۀ اردبیهشت ماه ۱۴۰۱ اتفاق مبارکی برای مردم شهرم، سردشتِ همیشه محروم و مظلوم افتاد، که مایه مباهات و افتخار است.

    خبر کسب مقام نخست بخش جوانان جایزۀ جهانی پایدار انرژی گلوب ایران با پروژۀ صلح‌سازی و آموزش صلح توسط نخبۀ سردشتی در فضای رسانه‌های مجازی پیچید. 

    متاسفانه همزمانی آن با طرح اصلاحات اقتصادی دولت رئیسی و کم‌لطفی برخی رسانه‌ها، کمی از بازتاب و انعکاس آن کاست اما به همت دوستدارانش بعد از وقفه‌ای کوتاه در صفحات فضای مجازی دوباره درخشید.

     پارادوکس زیباییست؛ گسترش و آموزش صلح توسط شهروند شهری که اولین قربانی سلاح های شیمیایی در جهان است! 

  •   چند سالی است که به‌علت ناکارآمدی و تأخیر در عدم رسیدگی به مشکلات معیشتی، رفاهی، تبعیضها و بی‌مهریهای فراوان از سوی دولتهای بعد از انقلاب به‌ویژه در یک دهه‌ی اخیر، شاهد حرکت‌های اعتراضی مدنی و خشونت‌پرهیز به‌حق معلمان هستیم که به دنبال مطالبات خود به هر بهانه‌ای از همکاران جهت تجمع و تحصن فراخوان می‌دهند که تا کنون با تحمل هزینه‌های گزاف مثل اخراج، زندانی و حتی انواع بی‌حرمتی‌ها، روز به روزدامنه‌ی آن گسترده‌تر و فراگیرتر می‌شود تا جایی‌که سعید مدنی استاد جامعه‌شناسی و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی از آن به‌عنوان یک جنبش نام می‌برد.

  • فرا رسیدن ماه ربیع‌الاول را به میمنت و مبارکی تولد فخر عالم حضرت محمد(ص) به همه‌ی انسان‌های حقپذیر، حق‌گو و حق‌جو تبریک می‌گویم و از خداوند می‌خواهم انسان‌ها را در راه شناخت و معرفت این عالم ربانی یاری دهد.

    در این که پیامبر به شواهد تاریخی و نص صریح قرآن رحمت‌للعالمین است شکی نیست. هر چند با توجه به نگاه مغرضانه و جانبدارانه‌ی عده‌ای از مورخان، برخی از زوایای زندگی معنادار ایشان مورد بی مهری واقع شده و یا آگاهانه مغفول مانده است. از سوی دیگر، حب و دوستی افراطی برخی پیروان و دوستدارانش، با غلو، اغراق، خرافات و بزرگ‌نمایی، غبارآلود شده،

  •   همانگونه که مستحضرید امسال هم به روال سال‌های گذشته، فرماندار محترم سردشت در مصاحبه با رسانه‌ها اعلام کردند که امسال نیز گرامیداشت بمباران شیمیایی ٧تیر با حضور مسؤولان برگزار خواهد شد. ضمن استقبال از اعلام این خبر، می‌خواهم از فرصت پیش‌آمده استفاده کرده و چند سؤالی را که مدت‌هاست ذهن بنده را به خود مشغول نموده با جنابعالی درمیان بگذارم.

  • پس از به زیر کشیدن حاکمیت مستبد و دیکتاتوری صدام با همکاری نیروهای خارجی در سال ٢٠٠٣ در یک توافق اجباری اقدام به برگزاری انتخابات نمودند. با مژده‌ی تشکیل پارلمان و استقرار دولت، قرار بود مردم طعم شیرین آزادی به معنای واقعی را بچشند و سایه‌ی شوم دیکتاتوری را برای همیشه در گورستان خاطره‌ها دفن کنند؛ امّا پس از سالها تمرین و جابجایی قدرت در دست حکمرانان به اصطلاح دموکرات، این سؤال مطرح است

  • متأسّفانه‌ خاورمیانه هر روز و هر لحظه آبستن حوادث و اتّفاقات‌ غیرقابل پیش‌بینی و بعضاً‌ تأسّف‌باری است. به محض روشن کردن تلویزیون باید منتظر اخبار تکان دهنده و دلخراش و جنگ و گریز باشیم که یک طرف و یا هر دو طرف آن مسلمانان معتقد و ملتزم و مدافع به ظاهر اسلام می‌باشند.

    گویا این‌که‌ رسانه‌های نوشتاری و شنیداری به جای پرداختن به نیازهای روزمره و اساسی و کمک به ارتقاء سطح فکری جامعه‌، اصلاح رویه‌های غلط و ترویج تفکر اعتدالی و آگاهی‌بخشی، هدفی جز انعکاس قتل و کشتار، آوارگی، دربدری، بدبختی و نکبت‌باری مردمی مظلوم و بریده از یک زندگی شرافتمندانه و به‌دور از جار و جنجال ندارند.

    در این بین رفتار و عملکرد و اعلام مواضع احزاب و تشکّل‌‌ها و گروه‌های فعّال‌ در عرصه‌ی مدنی و حکمرانی به مراتب تأسّف‌بارتر است.

  • در روزهای منتهی به ثبت‌نام دوازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا، گمانه‌زنی‌هایی درخصوص حضور چهره‌های مختلف، متنوّع، مستقل و یا شبه حزبی دور از انتظار نبوده و نیست.

    دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات مختلف و گاه متضاد جامعه‌ی ایرانی در آستانه‌ی هر انتخابی مردم را با گرایش‌ها، دسته‌ها وگروه‌ها و احزاب گوناگونی روبرو می‌کند که در طول سالیان گذشته نه‌تنها فعّال نبوده‌اند بلکه حتی یک موضعگیری ساده درباب مسائٔل مهم ملّی و یا منطقه‌ای که با سرنوستشان سر و کار داشته نگرفته‌اند. اکنون که موسم انتخاباتی شروع به وزیدن کرده، وارد کارزار شده و تمام‌قد در نفی و یا اثبات موفقیت‌ها، شکست‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها بر طبل تهی می‌کوبند.

  • این روز‌ها مردم دنیا با یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین رهبران سیاسی و مردمی قرن بیست و یکم و قهرمان مبارزه با تبعیض نژادی وداع می‌کنند. وداعی به یادماندنی، تاریخی و باشکوه که در تاریخ بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است. رهبری که توانست با مهار نفس خود، مردم را از قفس و زندان ناامیدی و ترس و اندوه واضطراب به پرواز درآورد و آزادی و آزادگی را با دربند بودنش به آن‌ها هدیه کرد. به راستی این شخصیت والامقام کیست که این روز‌ها صد‌ها شخصیت بلندپایه در اقصی نقاط جهان شرف حضور می‌یابند و برای ادای احترام به روان و روح سازنده‌اش اشک می‌ریزند و میلیون‌ها نفر با ازدست دادنش سوگوارند.